این یادداشت را استقلالیها نخوانند!
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۵۷۰۹۸
«ششتایی» محبوبترین واژه پرسپولیسیهاست. وقتی کف یک دست و انگشت اشاره آن یکی را بالا میبرند و غلظت این شین را طوری ادا میکنند که همه لذت و تعصب هواداری سرخها را تویش ریخته باشد. 16 شهریور روز مبارکی برای پرسپولیسیهاست و «احسان رضایی» نویسنده و روزنامهنگار پرسپولیسی به همین بهانه از این «شین» دلچسب و از خصایص آدمهای دربیباز به ایسناپلاس گفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران اکونومیستپلاس- احسان رضایی: این، جزو آداب ورزشگاه رفتن است که حتی اگر بازی با تیمی غیر از رقیب آبیپوش و حتی اصلا تمرین هم باشد، باید جایی از برنامه به صورت دستهجمعی کمی هم شین شین کنیم و بعد که خوب حرف ش را کشیدیم، بچسبانیمش به «ـیشتاییها» و بعد، اینجای کار است که یکهو کل جمعیت به وجد میآید و ریتمهای شعر خواندن و شعار دادن قبلی، تند میشود و کیف و سرخوشی مثل خون، میدود زیر پوست همه. درست مثل یک مناسک میماند که نباید هیچ بخشی از آن فراموش یا اشتباه شود. از زمانی که برای دیدن آخرین بازیهای پرسپولیس در امجدیه همراه داییام میشدم تا به امروز، هیچ بازی را به یاد ندارم که بدون ذکر خاطرۀ ششتای شهریور 52 برگزار شده باشد. حتی در کسلترین بازیها هم باید یاد و خاطرۀ آن بازی را زنده نگه داشت. ما هواداران پرسپولیس البته به آدرنالین و هیجان علاقه زیادی داریم و محبوبترین بازیهایمان، همانهایی است که دراماتیکتر از بقیه به دست آمده باشد. مثلا آن فصلی که تیم برانکو به خاطر تفاضل گل قهرمان نشد، ولی همهمان بعد بازی با راهآهن بلند شدیم و برای پروفسور و پسرهایش که با ناداوری و مرگ کاپیتان خودشان را به آنجارسانده بودند، حسابی دست زدیم. یا آن بازی 10 دقیقه 10 نفره که خدا میداند چقدر باهاش جوک و شعر و نقل قول ساختیم و تحویل رفقای استقلالیمان دادیم.
با این حال، آن بازی یکطرفه، آن برد قاطع، آن خندۀ بزرگ، آن ششتای معروف، یک چیز دیگر است. کری خواندن ادعای بزرگ لازم دارد و معلوم است که ما، ما پرسپولیسیها، و فقط ما ابزارش را در اختیار داریم. اصل ورزشگاه رفتن و شعر خواندن و دست زدن برای همین شو ر و حال است دیگر. بیایید اعتراف کنم که در خلوت خودمان، به آن بازی صفر صفر 9 نفره بیشتر فکر میکنم و از یادآوری خاطرهاش لذت میبرم. یا از چهار دویی که حریف را از صدر کشیدیم پایین. ولی موقع کری خواندن، همان ششتاییها را باید تحویل حریف داد. درست مثل خود دربی که بازیکن دربیباز پر شر و شور میخواهد. یکی مثل علی پروین، احمدرضا عابدزاده، مهدی هاشمینسب، امیر قلعهنویی، علی کریمی، ... هر کدام از اینها اگر توی یک بازی دربی میبودند مطمئن بودم دربی رنگ و بوی متفاوتی دارد و شور و حالی. اما فرض کنید کریم باقری که بلافاصله بعد از آن دربی بهمن 88 به خاطر آن شوت تماشاییاش از هواداران استقلال عذرخواهی کرد هم شد شور و حال؟ از هر پرسپولیسی که بپرسید، بدون ذرهای تردید میگوید که کاپیتان کریم، افتخار پرسپولیس است، اما رهبریفرد دربیباز بود و آقاکریم، نه. رهبریفرد طوری در دربیها بازی میکرد که رویش خطای پنالتی کنند. توجه کردید؟ روی مدافع پنالتی میکردند. رهبریفرد دربیباز بود. او میدانست که تماشاگر بازی پرهیجان و قابل کریخوانی میخواهد. یکی میخواهد که چهار نفر را یک جا دریبل بزند و بعد برای تحقیر حریف، توپ را توی گل نکند. یکی میخواهد که مدافع باشد و حمله بکند. هیچ کدامشان که نبود، حداقل یکی میخواهد که همچین بزند توی ساق حریف که حسرت همه تفریحهای نداشتهمان یک جا بریزد بیرون. آقاکریم اما بازیکن فوقالعادهای بود، همه جور مهارتی داشت، یک شوتش میارزید به کل لیگ برتر ما. اما متاصفانه با آقاکریم و آن همه متانت و آقامنشیاش نمیشد یکطوری کری خواند که ریههایت حال بیاید. عوضش علی کریمی دربیباز بود. توی دربی مهر 87 که بعد از سالها برگشته بود پرسپولیس، تک تک بازیکنهای حریف، حتی وحید طالبلو را دریبل کرد و بخصوص سیاوش اکبرپور را طوری جا گذاشت که اکبرپور مثل گیجها یک دور کامل دور خودش چرخید و بعد هم مدام روی علی کریمی خطا کرد. دربیها و بازیهای فوتبال هم همینطور هستند. آن بازی به درد کری خواندن میخورد که وقتی به روی حریفت آوردی، یکجا جور همه روشهای نداشته تخلیه هیجان را بکشد. اینها که روانشناسها و جامعهشناسها در تحلیل رفتاری هوادارهای فوتبال گفتهاند، همهاش حرف مفت است. روی آن سکوهای سفت و سیمانی، چیزی جز به رخ کشیدن آن خاطرۀ بزرگ کیف نمیدهد. این ما بودیم که دروازۀ تیمشان را نه یکبار و دوبار و سهبار که ششبار باز کردیم. آن هم در بازی که تمام اسطورههایشان، از ناصرخان حجازی تا منصورخان پورحیدری در آن بازی میکردند. تیمشان هم در آن فصل هیچ باختی تا آن موقع نداده بود. داور هم اهل رومانی بود... اما باز هم لولهشان کردیم. که تازه همان را هم بعداً مرتضیخان احمدی تعریف کرد که آن روز 700تومان حقوق و پاداش از راهآهن گرفته بوده و نذر داشته برای هر گل پرسپولیس 100 تومان صدقه بگذارد و اگر بعد از گل ششم رو نکرده بود به آسمان و بگوید «لااقل یک چیزی هم برای خودم بگذار» تا خود صبح داشتیم گل میزدیم.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: تیم فوتبال پرسپولیس ، تیم فوتبال استقلال تهران ، ششتای 52
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: تیم فوتبال پرسپولیس تیم فوتبال استقلال تهران شش تای 52 دربی باز بازی ها آن بازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۵۷۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصاویر شوکهکننده از حال استقلالیها روی سکوهای ورزشگاه آزادی
تصاویری شوکهکننده از بازی شب گذشته استقلال و ذوبآهن از سکوها بعد از گل بلانکو و شادی عجیب و غریب هواداران را ببینید. منیع: viral vids
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی